
تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا با شنیدن صدای زنگ تلفن همراهتان، ناخودآگاه دست در جیب خود میکنید؟ یا چگونه یک کودک یاد میگیرد که برای گرفتن جایزه، اتاقش را مرتب کند؟ پاسخ تمام این پرسشها در یکی از بنیادیترین مفاهیم روانشناسی، یعنی شرطی سازی (Conditioning) نهفته است.
شرطی سازی در واقع یک فرآیند یادگیری از طریق ایجاد تداعی و ارتباط است. مغز ما به طور پیوسته در حال برقراری ارتباط بین محرکهای مختلف محیطی و پاسخهای رفتاری ماست. این فرآیند که اغلب به صورت ناخودآگاه رخ میدهد، سنگ بنای بسیاری از عادات، ترسها، احساسات و حتی مهارتهای ما را تشکیل میدهد. از علاقهمندی به یک عطر خاص گرفته تا اضطراب قبل از امتحان، همگی ریشه در اصول شرطی شدن دارند.
در این مقاله به معرفی شرطی سازی، بررسی انواع مختلف شرطی سازی و کاربردهای آنها در زمینههای مختلف از جمله آموزش، رواندرمانی و رفتارشناسی میپردازیم. با ما همراه باشید.

شرطی شدن در روانشناسی
شرطی شدن در روانشناسی به فرآیند یادگیری از طریق ایجاد ارتباط بین محرکها و رفتارها گفته میشود. این مفهوم که سنگ بنای مکتب رفتارگرایی (Behaviorism) است، توضیح میدهد که چگونه ذهن ما به صورت خودکار، رویدادها را به یکدیگر پیوند میزند و الگوهای رفتاری جدیدی را شکل میدهد. در واقع، شرطی شدن یک نوع یادگیری تداعیگرایانه (Associative Learning) است که در آن، یک موجود زنده (انسان یا حیوان) میآموزد که بین دو یا چند رویداد، ارتباطی معنادار وجود دارد.
این فرآیند به دو شکل اصلی رخ میدهد:
- ارتباط بین محرکها: مغز یاد میگیرد که یک محرک خنثی (مانند صدای زنگ) میتواند پیشبینیکننده یک محرک مهم دیگر (مانند غذا) باشد. این اساس شرطی سازی کلاسیک است.
- ارتباط بین رفتار و پیامد: مغز میآموزد که انجام یک رفتار خاص (مانند فشار دادن یک دکمه) به یک پیامد مشخص (مانند دریافت جایزه) منجر میشود. این پایه و اساس شرطی سازی کنشگر را تشکیل میدهد.
اهمیت شرطی شدن در روانشناسی
اهمیت شرطی شدن در روانشناسی در این است که نشان میدهد بسیاری از رفتارهای پیچیده ما، از عادات روزمره گرفته تا پاسخهای هیجانی شدید مانند ترس و اضطراب، ذاتی نیستند؛ بلکه اکتسابی و حاصل تجربیات گذشته ما هستند. روانشناسان بزرگی مانند ایوان پاولف… و بی. اف. اسکینر با آزمایشهای خود ثابت کردند که این فرآیند یادگیری، قابل مشاهده، اندازهگیری و حتی کنترل است. به همین دلیل، اصول شرطی شدن امروزه کاربردهای گستردهای در آموزش، فرزندپروری، رواندرمانی (بهویژه در درمان فوبیا و اضطراب) و حتی بازاریابی و تبلیغات دارد.
شرطی سازی کلاسیک یا پاسخگر
به اعتقاد دکتر میثم شکری ساز شرطی سازی پاسخگر (Respondent Conditioning)، روشی است که در آن یک محرک خنثی با یک محرک غیرشرطی ترکیب میشود تا پس از چندین بار تکرار، محرک خنثی به تنهایی بتواند پاسخ غیرشرطی را ایجاد کند. این فرآیند میتواند به طور مؤثر در زمینههای مختلف آموزشی، درمانی و رفتاری به کار گرفته شود. در ادامه به مراحل و روش استفاده از این شرطی سازی پرداخته میشود:
- شناسایی محرک غیرشرطی (US) و پاسخ غیرشرطی (UR): ابتدا باید محرک غیرشرطی که به طور طبیعی پاسخ غیرشرطی را ایجاد میکند شناسایی شود. برای مثال، بوی غذا (US) باعث ترشح بزاق (UR) میشود.
- انتخاب محرک خنثی (NS): یک محرک خنثی انتخاب میشود که به تنهایی هیچ پاسخ خاصی ایجاد نمیکند. برای مثال، صدای زنگ (NS) به تنهایی ترشح بزاق را ایجاد نمیکند.
- ترکیب محرک خنثی و محرک غیرشرطی: محرک خنثی و محرک غیرشرطی به صورت مکرر و همزمان ارائه میشوند. برای مثال، صدای زنگ (NS) و بوی غذا (US) همزمان ارائه میشوند.
- تکرار و تقویت: فرآیند ترکیب NS و US چندین بار تکرار میشود تا ارگانیسم به تدریج یاد بگیرد که به NS به عنوان محرک شرطی (CS) پاسخ دهد. پس از چندین بار تکرار، صدای زنگ به تنهایی باعث ترشح بزاق (پاسخ شرطی یا CR) میشود.
- آزمون محرک شرطی: پس از انجام تکرارهای کافی، محرک شرطی (CS) به تنهایی ارائه میشود تا بررسی شود که آیا پاسخ شرطی (CR) ایجاد میشود یا خیر.
چند مثال برای شرطی سازی کلاسیک در مدرسه
اصول شرطی سازی کلاسیک فقط به آزمایشگاه محدود نمیشود و در زندگی روزمره ما، به خصوص در محیط مدرسه، به وفور یافت میشود:
- زنگ تفریح: دانشآموزی که با شنیدن صدای زنگ مدرسه (محرک شرطی) احساس شادی و هیجان (پاسخ شرطی) میکند، این حس را از طریق تداعی مکرر صدای زنگ با پایان کلاس و زمان بازی (محرک غیرشرطی) آموخته است.
- اضطراب امتحان: دانشآموزی که تجربه ناخوشایندی در یک امتحان ریاضی داشته (محرک غیرشرطی که باعث اضطراب شده)، ممکن است پس از مدتی فقط با دیدن برگه امتحان یا حتی با فکر کردن به ریاضی (محرک شرطی) دچار همان اضطراب (پاسخ شرطی) شود.
- علاقه به یک کلاس: اگر معلمی همواره فضایی مثبت و شاد در کلاس ایجاد کند (محرک غیرشرطی)، دانشآموزان ممکن است به خودِ آن درس یا کلاس (محرک شرطی) علاقهمند شوند.

شرطی سازی وسیلهای، ابزاری یا کنشگر (Operant Conditioning)
شرطی سازی وسیلهای یا ابزاری که اغلب به عنوان نام دیگر شرطی سازی کنشگر (Operant Conditioning) شناخته میشود، بر این نکته کلیدی تاکید دارد که رفتار موجود زنده، وسیلهای برای رسیدن به یک نتیجه مشخص (پاداش یا دوری از تنبیه) است. در این دیدگاه، فرد یا حیوان یک موجود فعال است که بر روی محیط خود “عمل” (Operate) میکند تا پیامد دلخواهش را به دست آورد.
برخلاف شرطی سازی کلاسیک که در آن پاسخها غیرارادی و خودکار هستند (مانند ترشح بزاق)، در شرطی سازی وسیلهای، رفتارها کاملاً ارادی و هدفمند هستند. موجود زنده یاد میگیرد که یک رفتار خاص، ابزاری قدرتمند برای کنترل محیط و دستیابی به نتایج مطلوب است. این نوع یادگیری، پایه و اساس شکلگیری بسیاری از عادات، مهارتها و تصمیمگیریهای روزمره ماست.
مثال برای شرطی سازی وسیله ای
یک مثال کلاسیک و بسیار گویا برای شرطی سازی وسیله ای، آزمایش معروف “جعبه اسکینر” است. در این آزمایش:
- یک موش گرسنه در جعبهای قرار داده میشود که یک اهرم در آن تعبیه شده است.
- موش در ابتدا به صورت تصادفی در جعبه حرکت میکند و ممکن است اتفاقی اهرم را فشار دهد.
- بلافاصله پس از فشار دادن اهرم (رفتار)، یک تکه غذا (پاداش یا تقویتکننده مثبت) به صورت خودکار وارد جعبه میشود.
پس از چند بار تکرار این فرآیند، موش به سرعت یاد میگیرد که فشار دادن اهرم، وسیلهای مستقیم برای به دست آوردن غذاست. در نتیجه، موش دیگر به صورت تصادفی این کار را انجام نمیدهد، بلکه به طور هدفمند و با نرخ بالاتری اهرم را فشار میدهد.

شرطی سازی درنگیده
شرطی سازی درنگیده (که به آن شرطی سازی تأخیری یا شرطی سازی تأخیر انداخته نیز گفته میشود) نوعی شرطی سازی کلاسیک است. در این نوع شرطی سازی، محرک شرطی (CS) به مدت کوتاهی قبل از محرک غیرشرطی (US) ارائه میشود و همچنان تا زمان ارائه محرک غیرشرطی ادامه دارد. شرطی سازی درنگیده نقش مهمی در یادگیری رفتارهای جدید و پاسخهای شرطی دارد. در زیر به بررسی ویژگیهای اصلی این شرطی سازی میپردازیم:
- ترتیب زمانی دقیق: در این شرطی سازی، محرک شرطی (مثل صدای زنگ) دقیقاً قبل از محرک غیرشرطی (مثل ارائه غذا) شروع میشود و همچنان تا زمان ارائه محرک غیرشرطی ادامه دارد. این ترتیب زمانی دقیق باعث تقویت ارتباط بین CS و US میشود.
- فاصله زمانی کوتاه: فاصله زمانی بین شروع محرک شرطی و محرک غیرشرطی باید کوتاه باشد. اگر فاصله زمانی زیاد باشد، یادگیری کاهش مییابد و ارتباط بین CS و US به درستی شکل نمیگیرد.
- همپوشانی محرکها: در این نوع شرطی سازی، همپوشانی بین CS و US وجود دارد. این به این معناست که CS و US به طور همزمان در طول یک دوره زمانی کوتاه ارائه میشوند.
- ایجاد پاسخ شرطی: با تکرار ارائه CS و US به صورت متوالی، ارگانیسم شروع به نشان دادن پاسخ شرطی (CR) به محرک شرطی میکند. برای مثال، سگ پس از چندین بار شنیدن صدای زنگ قبل از غذا، شروع به ترشح بزاق به محض شنیدن صدای زنگ میکند، حتی اگر غذا ارائه نشود.
شرطی سازی تقابلی
شرطی سازی تقابلی یا “Counterconditioning” یکی از روشهای مهم در روانشناسی رفتاری می باشد. هدف آن تغییر پاسخ عاطفی یا رفتاری به یک محرک خاص است. این روش در درمانهای رفتاری مورد استفاده قرار میگیرد تا پاسخهای نامطلوب مانند ترس یا اضطراب را به یک محرک با پاسخ مثبت جایگزین کند. این نوع شرطی سازی شامل دو مرحله اصلی است:
- شناسایی محرک شرطی منفی: ابتدا، محرکی که واکنش منفی یا نامطلوب ایجاد میکند (مثل ترس یا اضطراب) شناسایی میشود. این محرک ممکن است از طریق تجربههای گذشته به این حالت شرطی شده باشد.
- معرفی محرک شرطی مثبت: در مرحله بعد، محرک مثبت یا خوشایندی معرفی میشود که در حضور محرک منفی به تدریج باعث تغییر پاسخ عاطفی یا رفتاری فرد میشود. به عنوان مثال، اگر فردی از یک حیوان خاص (مثل سگ) میترسد، میتوان از خوراکی مورد علاقهاش به عنوان محرک مثبت استفاده کرد و در حضور سگ، به او خوراکی داد.

شرطی شدن انسان چگونه است؟ فرآیندی پیچیده در تار و پود زندگی
شرطی شدن انسان یک فرآیند فراگیر و دائمی است که در تمام جنبههای زندگی ما، از سادهترین عادات گرفته تا پیچیدهترین واکنشهای احساسی، رخ میدهد. برخلاف تصور، شرطی شدن یک فرآیند مکانیکی نیست، بلکه ترکیبی پویا از شرطی سازی کلاسیک و کنشگر است که شخصیت، ترجیحات و رفتارهای ما را قالبریزی میکند.
این فرآیند در هر لحظه و هر مکانی در حال وقوع است:
- در خانه: شرطی شدن از اولین روزهای زندگی آغاز میشود. کودکی که برای جمع کردن اسباببازیهایش از والدین خود تشویق و تحسین (تقویت مثبت) دریافت میکند، یاد میگیرد که این رفتار را تکرار کند (شرطی سازی کنشGر).
- در محیط کار: کارمندی که به دلیل ارائه یک پروژه موفق، پاداش مالی دریافت میکند، انگیزه بیشتری برای سختکوشی در آینده خواهد داشت. برعکس، اگر فردی به دلیل تأخیر مکرر توبیخ شود (تنبیه)، احتمالاً سعی میکند این رفتار را تغییر دهد.
- در روابط اجتماعی: وقتی با دیدن یک دوست قدیمی (محرک شرطی) احساس گرما و صمیمیت (پاسخ شرطی) میکنیم، این حاصل تجربیات و خاطرات خوش گذشته (محرک غیرشرطی) با آن فرد است (شرطی سازی کلاسیک).
- در تبلیغات: برندها با نمایش محصولات خود در کنار افراد مشهور، موسیقی دلنشین یا تصاویر زیبا، تلاش میکنند احساسات مثبت را به محصول خود گره بزنند تا شما به صورت ناخودآگاه نسبت به آن برند حس خوبی پیدا کنید.
مثال برای شرطی سازی فعال در مدرسه
محیط مدرسه یکی از بارزترین فضاهایی است که شرطی سازی فعال (کنشگر) به طور مداوم و هدفمند برای مدیریت رفتار و تشویق یادگیری به کار گرفته میشود. معلمان، آگاهانه یا ناآگاهانه، از پیامدهای مختلف (تقویت و تنبیه) برای شکل دادن به رفتار دانشآموزان استفاده میکنند. در این سیستم، رفتار دانشآموز یک “عمل” است که پیامدی مثبت یا منفی را به دنبال دارد.
در ادامه، چند مثال کاربردی و رایج از شرطی سازی فعال در مدرسه آورده شده است:
| نوع شرطیسازی | توضیح | مثال عملی در مدرسه |
|---|---|---|
| تقویت مثبت | ارائه یک پاداش برای افزایش یک رفتار مطلوب. | معلمی که به دانشآموزی برای نمره عالی، پاسخ صحیح یا رفتار خوب، "آفرین" میگوید، یک استیکر جایزه میدهد، به او اجازه میدهد زودتر به خانه برود یا نامش را روی تابلوی "دانشآموز برتر هفته" نصب میکند. |
| تقویت منفی | حذف یک محرک ناخوشایند برای افزایش یک رفتار مطلوب | معلمی اعلام میکند: "هر دانشآموزی که تکالیفش را به موقع و کامل تحویل دهد، از امتحان کوئیز آخر هفته معاف است." در اینجا، "معافیت از امتحان" (حذف یک عامل استرسزا) باعث تشویق دانشآموزان به انجام تکالیف میشود. |
| تنبیه مثبت | ارائه یک پیامد ناخوشایند برای کاهش یک رفتار نامطلوب | دانشآموزی که در کلاس صحبت میکند یا نظم را به هم میزند، از طرف معلم توبیخ کلامی دریافت میکند، مجبور به نوشتن جریمه یا انجام تکالیف اضافی میشود. |
| تنبیه منفی | حذف یک امتیاز خوشایند برای کاهش یک رفتار نامطلوب | دانشآموزی که با همکلاسی خود درگیر میشود، از رفتن به زنگ تفریح یا شرکت در فعالیت ورزشی مورد علاقهاش (حذف یک امتیاز خوشایند) محروم میشود. |
نظر میثم شکریساز درمورد شرطیسازی
از دیدگاه میثم شکری ساز، شرطی سازی پاسخگر (کلاسیک) یک تئوری صرف نیست، بلکه ابزاری استراتژیک و قدرتمند برای یادگیری و تغییر رفتار است. او معتقد است با گره زدن هوشمندانه یک محرک خنثی (مانند یک برند یا یک عادت جدید) به یک احساس یا تجربه مثبت (محرک طبیعی)، میتوان پاسخهای هیجانی ناخودآگاه و مطلوبی را در افراد ایجاد کرد. این اصل، از نگاه او، نه تنها در تبلیغات و برندسازی برای ایجاد وفاداری مشتری کاربرد دارد، بلکه در رهبری برای افزایش انگیزه تیم و در توسعه فردی برای ساختن عادات پایدار نیز ابزاری کلیدی محسوب میشود.




