مهمترین روش های ارزش گذاری استارتاپ از نگاه دکتر میثم شکری ساز
در این مقاله درباره شیوههای ارزش گذاری استارتاپ صحبت خواهیم کرد. از نظر دکتر میثم شکری ساز استارتاپها امروزه جایگاه خاصی در اقتصاد کشورهای مختلف از جمله کشور ما دارند. با این وجود، یکی از موضوعات مهم، متدهای ارزش گذاری این دسته از کسب و کارهای نوپاست. در ادامه به صورت کامل در خصوص شیوه ارزش گذاری آنها صحبت خواهیم کرد.
ارزش گذاری استارتاپ
به گفته دکتر میثم شکری ساز ارزش گذاری استارتاپ به معنای تعیین ارزش مالی یک شرکت نوپا است. این عملیات برای جذب سرمایه گذاران، انجام معاملات خرید و فروش سهام، تعیین قیمت در مراحل آخر رقابت و یا انجام تغییرات ساختاری در شرکت از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. به عبارت سادهتر، ارزش گذاری یک استارتاپ یعنی پاسخ این سوال که «آن کسب و کار یا استارتاپ چقدر ارزش دارد؟»
اهمیت ارزش گذاری استارتاپ ها
دکتر میثم شکری ساز اعتقاد دارد که ارزش گذاری کسب و کارهای نوپا اهمیت بسیار زیادی در دنیای استارتاپ دارد. برخی از دلایل اهمیت ارزش گذاری یک استارتاپ عبارت است از:
- جذب سرمایهگذاران: ارزش گذاری استارتاپ برای جذب سرمایه گذار بسیار مهم است. سرمایه گذاران عموماً قبل از سرمایه گذاری در یک استارتاپ، نیاز دارند تا ارزش و پتانسیل سودآوری آن را بررسی کنند. ارزش گذاری دقیق استارتاپ به سرمایه گذاران کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیرند.
- تعیین قیمت در معاملات خرید و فروش سهام: ارزش گذاری یک استارتاپ برای تعیین قیمت منصفانه در معاملات خرید و فروش سهام اهمیت زیادی دارد. تعیین ارزش استارتاپ به طرفین معامله کمک میکند تا قیمت مناسبی را برای سهام تعیین کرده و شرایط را برای انجام معاملات منصفانه را فراهم کنند.
- انجام تغییرات ساختاری در شرکت: در برخی مواقع، استارتاپها به تغییرات ساختاری مانند جذب همکاران جدید، جذب سرمایه گذاران بیشتر یا انجام معاملات استراتژیک نیاز دارند. ارزش گذاری دقیق استارتاپ در این مواقع به شرکت کمک میکند تا درباره تغییرات ساختاری تصمیمات مناسبی گرفته و مشکلات و خطرات مرتبط با این تغییرات را به حداقل برساند.
- تعیین ارزش شرکت برای پروژههای مشترک و همکاریهای بینالمللی: استارتاپها در برخی مواقع به همکاری با شرکتها و سازمانهای دیگر نیاز دارند. تعیین ارزش یک استارتاپ در این مواقع به شرکت کمک میکند تا ارزش منصفانهای برای این همکاری در نظر گرفته و شرایط دقیقی برای مشارکت با شرکتهای دیگر تعیین کند.
با وجود تمام نکاتی که ذکر شد، فاکتورهای ارزش گذاری یک استارتاپ ها بسیار متنوع هستند. در نتیجه ممکن است ارزش گذاری یک استارتاپ با فاکتورهای مختلف انجام شده و لذا بر این اساس شاید یک استارتاپ در طی دو دوره ارزشگذاری قیمت متفاوتی داشته باشد.
انواع روش های ارزش گذاری کسب و کار
دکتر میثم شکری ساز باور دارد که متدها و روشهای متنوعی به منظور ارزش گذاری یک استارتاپ وجود دارد. در خصوص استارتاپ، بسته به فاکتورهای ارزش گذاری استارتاپ ها و همچنین شکل استارتاپ، میتوان از روشهای گوناگونی برای مشخص کردن ارزش آن کسب و کار استفاده کرد.
مهمترین انواع روش های ارزش گذاری کسب و کار عبارتند از:
ارزش گذاری به روش کارت امتیازدهی
روش ارزش گذاری کارت امتیازدهی (Scorecard method) یک روش محاسبه ارزش استارتاپ است که بر اساس ارزش چندین عامل کلیدی تعیین میشود. در این روش، به هر عامل یک امتیاز نسبت داده میشود و امتیازهای مختلف به ترتیب اهمیت، با یکدیگر جمع شده و به عنوان نمره نهایی استارتاپ به کار گرفته میشوند. برای استفاده از روش کارت امتیازدهی، باید 7 عامل کلیدی را مد نظر قرار دهید. این هفت کلیدی و امتیاز آنها عبارتند از: 1) توانایی تیم اجرایی و مدیریتی استارتاپ: 30 درصد امتیاز کل. 2) فرصتهای پیش روی استارتاپ: 25 درصد امتیاز کل. 3) فناوری و یا محصول استارتاپ: 15 درصد امتیاز کل. 4) کانالها و روشهای بازاریابی و فروش محصول: 10 درصد امتیاز کل 5) قابلیت رقابت استارتاپ: 10 درصد امتیاز کل. 6) نیازمندی به جذب سرمایه: 5 درصد امتیاز کل استارتاپ و 7) عوامل دیگر مانند بازخورد مشتری: 5 درصد امتیاز کل استارتاپ.
روش ارزش گذاری هزینه باز تاسیس
طبق نظر دکتر میثم شکری ساز روش ارزش گذاری هزینه باز تاسیس یک روش محاسبه ارزش استارتاپ است که بر اساس هزینه تکثیر و بازسازی استارتاپ تعیین میشود. در این روش، هزینههای مربوط به تجهیزات، نرم افزارها، ساختمان و سایر منابع مورد نیاز برای تکثیر استارتاپ محاسبه میشود و به عنوان ارزش استارتاپ در نظر گرفته میشود.
دوره ارزشگذاری این روش برای زمانی است که یک استارتاپ در معرض شکست یا ناکامی قرار دارد.
روش ارزشگذاری هم نوایی
روش ارزشگذاری هم نوایی (Conformity method) در ارزش گذاری کسب و کارهای نوپا یک روش کمی است که بر اساس مقایسه استارتاپ با استارتاپهای مشابه در صنعت یا بازار مشخص میشود. در این روش، ارزش استارتاپ بر اساس شباهتها و تفاوتهای آن با استارتاپهای مشابه تعیین میشود. مراحل ارزش گذاری به روش هم نوایی عبارتند از: شناسایی استارتاپهای مشابه، تحلیل و مقایسه ویژگیها و تعیین ارزش استارتاپ. با توجه به اینکه تراکم استارتاپها در حوزههای مختلف در کشور ما بسیار اندک است، تقریبا این روش کاربرد چندانی ندارد.
روش ارزشگذاری دیو برکس
ارزش گذاری استارتاپ به روش دیو برکس بر اساس تحلیل عوامل کلیدی موفقیت استارتاپ استوار است. در این روش ۱۰ عامل کلیدی موفقیت استارتاپ، شامل تیم مدیریتی، محصول یا خدمات ارائه شده، بازار هدف، رقابت، مدل کسب و کار، پیشرفت فناوری، راهبرد بازاریابی، مالیات و قانونی، ریسک و نوآوری و مالی مورد بررسی قرار میگیرند.
روش ارزش گذاری تجمیع عوامل ریسک
یکی دیگر از مهمترین انواع روش های ارزش گذاری کسب و کار، روش ارزش گذاری تجمیع عوامل ریسک است. ارزش گذاری در این روش بر اساس تحلیل و ارزیابی عوامل ریسک موجود در استارتاپ، انجام میشود. این روش بر پایه تجمیع نمرات عوامل کلیدی مانند ریسک مدیریتی، ریسک میزان رقابت، تکنولوژی، عوامل مالی و قانونی، ارزش استارتاپ و … استوار است.
روش ارزش گذاری نمونه کاوی تحلیلی (Analytical Benchmarking method)
روش ارزش گذاری نمونه کاوی تحلیلی یک روش کمی است که برای تعیین ارزش استارتاپ بر اساس مقایسه با شرکتهای مشابه بین المللی استفاده میشود. در این روش، ارزش استارتاپ بر اساس عوامل مختلفی مانند درآمد، سود، نقدینگی و ارزش بازار شرکتهای مشابه تعیین میگردد. این روش برای تعیین ارزش استارتاپهایی که قابلیت فعالیت در حوزههای بین المللی را دارند، بسیار مناسب است.
روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار (Fair market value method)
یکی دیگر از انواع روش های ارزش گذاری کسب و کار، روش ارزش منصفانه بازار است. در این روش، مدیر یا کارآفرین استارتاپ با سرمایه گذار بر سر یک مبلغ مشخص به توافق میرسند. این روش در کشور ما کاربرد بسیار زیادی دارد. با این وجود، داشتن اطلاعات کافی و دقیق به منظور قیمت گذاری استارتاپ در این روش از اهمیت بالایی برخوردار است.
روش ارزش گذاری ضرایب (Multiples method)
روش ارزش گذاری ضرایب برای ارزش گذاری استارتاپ در مراحل میانی یا پایانی آن به کار گرفته میشود. این روش بر پایه بررسی اطلاعات مالی استارتاپ مانند آمار فروش، درآمد، سود و مقایسه استارتاپ با شرکتهای مشابه استوار است.
روش ارزش گذاری جریان های نقد تنزیل شده
دوره ارزشگذاری استارتاپ در این روش، یک بازه زمانی 3 تا 5 ساله است. در این روش، درآمد و هزینههای استارتاپ در این بازه مورد بررسی قرار میگیرد. در نتیجه با در نظر گرفتن نرخ تنزیل متناسب با ارزش جریان نقدینگی استارتاپ در حال حاضر، ارزش استارتاپ مشخص میشود.
پارامترهای موثر در ارزش گذاری استارتاپ
فاکتورهای ارزش گذاری استارتاپ ها بسیار متنوع هستند. از جملهی مهمترین فاکتورها برای ارزش گذاری یک استارتاپ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ایده و نوآوری: یکی از مهمترین فاکتورهای ارزش گذاری استارتاپ ها ایده و نوآوری آن است. اگر استارتاپ دارای یک ایده منحصر به فرد و خلاقانه باشد، سرمایه گذاران بیشتری را به خود جذب کرده و ارزش بیشتری دارد.
- بازار هدف: گستردگی بازار هدف نیز بر ارزش استارتاپ تاثیر میگذارد. اگر استارتاپ در یک بازار بزرگ و قابل توسعه فعالیت کند و توانایی رقابت با سایر رقبا را داشته باشد، ارزش آن افزایش خواهد یافت.
- تیم مدیریت: تجربه، تخصص و کارایی اعضای تیم مدیریت نیز نقش مهمی در ارزش گذاری استارتاپ دارد. سرمایه گذاران به دنبال تیمهای مدیریت قوی و قابل اعتماد هستند که بتوانند استارتاپ را به موفقیت هدایت کنند.
- میزان رشد و درآمد: استارتاپهایی که قادر به رشد سریع و پایدار هستند و درآمد قابل توجهی ایجاد میکنند، به عنوان استارتاپهای با ارزشتر شناخته میشوند.
- مقیاس پذیری: قابلیت مقیاس پذیری استارتاپ نیز نقشی مهمی در ارزش آن دارد. سرمایه گذاران به دنبال استارتاپهایی هستند که قابلیت رشد و توسعه در طولانی مدت را داشته باشند.
- ریسک: ریسکهای مرتبط با استارتاپ نیز در ارزش گذاری آن موثر است. سرمایه گذاران این نکته را در نظر میگیرند که استارتاپ با چه میزان ریسک و عدم قطعیت روبروست و چقدر موفق به کاهش این ریسکها شده است.